بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-جناب اقایان بهائی دلیل محکوم کردن بخوبی برای انها روشن است- وان این است- که از علی محمد باب تا جناب شوقی افندی که ایشان سنگ تمام گذاشت تمام بهائیت وظیفه دارد غرب پرستی گند بخصوص انگلستان وامریکا- جناب بهاالله ایشان پول سنگنینی از روس ها میگرفت بدستور روسها چون اخراج شد به عراق- وعراق دراختیار انگلیسی بود- متوجه شد انگلیسی مایل هستند باانها هم همکاری کند به راحتی عراقیان میتوانستند ایشان رابکشند واب از اب تکان نخورد وفکر میکرد ایندو ابرقدرتی هستند که هکاری که خواستند انجام میدهند ناصرالدینشاه پس از کشتن علی محمد باب واخراج بهاالله به عراق متوجه شد بهاالله درعراق تصمیم بقتل ناصرالدینشاه میگیرد برای راضی کردن روسیه وانگلستان جناب عظمت امیر کبیر رابقتل میرساند ویک فراماسونری نوکرانگلیس نخست وزیر میکند-شروع امتیاز دادن به روسیه وانگلستان میکند- ولی وقتیکه متوجه میشود کشتن ناصرالدین شاه کارانگلیسی ها است ومیخواهند قاجاررا ادب کنند به انگلیسیها میگوید- من همیشه دستور شما راطاعت کردم واز خطا های شما چشم پوشیدم- ولی این بار کاری نکنید ان روی سگ ما بالا بیائید چشمان خودرامیبندیم وانچه بتوانم به شمادرعراق وایران ضربه میزنم هرچه میخواهد بشود- انگیسی ها میترسند داو دسته بهاالله به عثمانی میفرستند در زمانی بهاالله درعراق بود روسها از اینکه انگیسی ها بهاالله را بکشند وخون را به گردن روسها بی اندازند- به بهاالله طبق دستور ما با انگلیسی ها همکاری کند- مارادرجریان بگذار حال خداوند میخواست بهاالله را کمی ادب کند- بهاالله خیلی زودفهمید انگلیسی هاخطرنا ک هستند لذامخفیانه تابع انگلیسی ها شد .چیزی به روس ها نگفت –ومیدانست اگرایرانیان بفهمند که تابع انگلیسی ه شده است همه زحمات اش به در میرود- لذا انگلیسی به ایشان گفتند بین عثمانیوروسیه طبق دستور اختلاف ایجاد کن که ایندو. باهم وارد جنگ شوند- ایاشن مداوم میگفت عثمانی بیعرضههستند حتی بلدنیستد چگونه شهر راتمیز نگهدارند حمام اینها کثیف- پارک کثیف-ارتش بیعرضه وادعا مبارزه با روسیه هم دارند وایرانمرداوم خاک انها به خودضممیمه میکند ومعلوم میشود دستور اختلاف بین ایران وعثمانی را صادر کرده بودند- ناصرالدینشاه مطلب رافهمید ونامه به عثمانی نوشت وگفت انگلیسی ها میخواندبین دوبرادر ترک جنگ راه بیاندازند دردستگاه بهاالله چندترک وجود داشت که عثمانی باانها ارتباط پیداکردند وفهمیدند که انگلیسی ها است- وروسها دردستگاه بهاالله جاسوس داشتند انها فهمیدند که اینکارانگلیسی ها است حقوق وکمک مالی وسیاسی خودرااز بهاالله قطع کردند ازانزمان تااخرعمربهاالله میگویند بهاالله نخندید وهمیشه درفکربود وناصرالدینشاه تمام املاک بهاالله وچهار تاجر مهم بهائیرا مصادر کرد وبه شاهزادگان بهائی گفت کوجکترین همکاری با بهاالله به ضرر شماتمام خواهد شد داشت ورق برمیگشت وپیدا کرد بهائی درایران وکشتن انها شروع شد- علما به ناصرالدینشاه گفتند چناچه کشتار قطع نشود ما عکس العمل نشان میدهیم انگلیسی ها وقتی مطلب رافهمیدند انهاهم گفتند ماهم درسانه شمارا خشن معرفی میکنیم- کشتارتمام شد- لذا انگلیسی های جریان رادردست گرفتند که چناچه همکاری با بهاالله بضررانها باشد مسئله راخاتمه دهند ولی خبری نشد از بهااللهدرحفظ استعمار فلسطین وایر ان وعراق سودجستند وکم کم بهاالله ازاین موضوع خشمگین شد وبه زندان افتاد ودوباره با انگلیسی ه همکاری کرد زیرا تمام پلهای پشت سرش راخراب کرده بود پسرش عبدالله بها برای انگستان سنگ تمام گذاشت درزمانی که مقام سر که بسیارکم بخارجیان دادشده است- دلال ان ذکر شده است وان کسانی چهانگلیسیوچه خارجی مقام سر را گرفتند بشدت خشمگین شدندوبعضی ان مدال سر را به ملکه انگستان پس دادندجناب اقای شوقی افندی میفرماید غرب پرست باید باشید ودستورات رهبران غرب بخصوص امریکا مانند لوح محفوظ است یعنی جناب اقای بهاالله ان دستورات به فرشته محفوظ که فرشته ای است خداونمنان دستورات خودرا به لوح محفوظ میدهد وفرشته قلم به فرشتگان دیگر ویا بلعکس- پس جاسوسی ومطابق دستورات غرب وظیفه دینی بهایئان است تمام کسانی از بهائیت برگشتند این مطلب بیان کردند وحتی خواستندسرپیچی کنند با مشکلات زیادروبرو شدند وبعدا هم تهدیدبه مرگ شدند- حال ممکن است دراقلیت ود ر گرو ه ها جاسوس هائی برای غرب باشند ولی درمرام انها بطورکلی چنین دستوری نیست اقایان میبایست حداقل مسلک خود راازاین اتهام بری کنند